جدول جو
جدول جو

معنی حرجه یمامه - جستجوی لغت در جدول جو

حرجه یمامه
(حَ رَ جَ)
از دیه های یمامه است. حفصی گفت دیهی است از هجره. اندکی آب است ازآن بنی قیس. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
قریه ای است به یمامه از بنی العنبر. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(غَ نَ / نِ)
قریه ای است در یمامه و نخلستانی است متعلق به بنی عدی بن حنیفه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَرْ یِ)
یکی از مشهورترین روستاهای یمامه است که در جنگ مسیلمه و خالد بن ولید در صلح خالد بن ولید درنیامد. (معجم البلدان). رجوع به قریه بنی سدوس شود
لغت نامه دهخدا
(کِ مِ)
ناحیه ای است به یمامه. (منتهی الارب). از نواحی یمامه است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(عِ قَ)
از قری و دههای یمامه است، در جنگ مسیلمه، در صلح خالد بن ولید داخل نشد. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(رَ بَ)
دهی است به یمامه و صحرایی است در آن بسیارآب و بسیاردهات. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(حَرِ)
نام وادیی به یمامه که نخل و زرع دارد. ابوزیاد گوید: فلج من افلاج یمامه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
موضعی است به یمامه. (منتهی الارب). نام وادیی است از سرزمین یمامه و در آن قرایی است از بنی قیس بن ثعلبه بن عکابه... در طریق مکه براه بصره. این سرزمین از بهترین وادیهای یمامه است چه زمین آن زراعتی است ونخل کم دارد. ذوالرمه درباره آن گوید:
بنفحه من خرامی الخرج هیجها.
جریر درباره آن گفته:
آلوا علیها یمیناً لاتکلمنا
من غیر سوء و لا من ریبه حلفوا
یا حبذا الخرج بین الدام والادمی
فالرمث من برقه الروحان فالغرف.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا